نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم ، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی !

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ، در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است ، همیشه دلتنگ توام

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلتنگ دیدار تو ام
ای ماه شهر آرای من
ای چشم های روشنت
آیینه ی فردای من

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلم تنگ است
دلتنگ بودن در کنارت
از جام عشقت،سر کشیدن
با بوسه های گرم مهرت
از کنج غمها، پر کشیدن

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

تو که می آیی
پنجره ای باز می شود
پرده بی رنگ دلتنگی
کنار می رود
آرام میان جانم
خانه می کنی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلتنگ تر از آن که دلم را بشکانی
من آمده ام یا نشود یا نتوانی
من آمده ام تا که به چشم تو بدوزم
چشم های شکست خورده ی رویای جوانی …

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

بی حوصله ام
دست خودم نیست
کمی دلتنگ فردایم
فردایی
که تومی آیی
شاید
من نباشم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

این اشک های بی دلیل من
باز هم تو را بهانه می کنند!
می بینی چه شادمان بر سرسره گونه های من میلغزند؟!
حق دارند،آخر از زندان دلتنگی من،این بار هم گریخته اند

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چه شده ست مرا که اینسان به یکباره
همچون آهویی افتاده ام به دام دلتنگی؟

حس غریبی ست، آری،‌ هوای گریه دارم باز
افسوس! که اشکم شده است حرام دلتنگی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نه از رومم / نه از زنگ
همان بی رنگ بی رنگم
بیا بگشای در
بگشای
دلتنگم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چه روزای پر از دردی جلو عکست نشستم با بغض سردی
دیگه با تنهاییهام ساختم مطمئن شدم برنمیگردی
تنها زیر سقف شکسته غرق این کابوس تکراری
اینجا برگ فاصله برنده شد… نساز آهنگ دلتنگی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

شبی باران ، شبی آتش ، شبی آیینه و سنگم

شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ می جنگم

تو آتش می شوی بر خرمن احساس تنهاییم

تو را با هر نفس می بویم ، اما باز دلتنگم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چرا گریه م نمیگیره
مگه قلب من از سنگه
خدایا من کجا میرم؟
کجای این جاده دلتنگه

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

آدما خنده هاشون همیشه از دل خوشی نیست ، گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست ، گاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره ، یه جمله ی ساده گاهی چقدر واست غم میاره

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

میدونی فرق عزیز و دلتنگ چیه ؟ دلتنگ کسیه که پیام میده ، عزیز کسیه که پیام میخونه

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

مینویسم د – ی – د – ا – ر ، تو اگه بی من و دلتنگ منی ، یک به یک فاصله ها را بردار

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

می سپارم به نسیم ، بوسه از جنس بلور

دل من تنگ تو باز ، باد در حال عبور

بوی چشمان تو را میرساند به مشام

می دهد آرامش ، به دل نا آرام

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من وجودم به تو مدیون و دلم مامن توست

آرزویم نظری روی تو و دیدن توست

من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم

با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دان من گریه می کردم که از دنیا دلم تنگ است ، من از دنیا گله مندم که از مهر تو کم دارم ، ببین یک خواهشی دارم مرا در خود کمی حل کن ، نگو رفتم خداحافظ کمی دیگر معطل کن




این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم / خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم

سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم / این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم

.

.

.

همیشه از همان  ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم  و کابوس خداحافظی

را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد

خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . .

.

.

.

فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای که دور دور رفته ای…

اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم…و اشکهای

خداحافظی را !!

.

.

.

تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم

پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی…برای

خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!

.

.

.

شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم / در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

.

.

.

و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد / و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ / چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

.

.

.

خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی / خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی

خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم / خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !

.

.

.

حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات / باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان:

آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم

در سینه می تپید،

دلم بود…

نا مهربان..  خداحافظ

.

.

.

روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای

خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم . . .

.

.

.

خداحافظ ای قصه ی عاشقانه  خداحافظ ای آبی روشن دل

خداحافظ ای عطر شعر شبانه  خداحافظ ای همنشین همیشه

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته  تو تنها نمی مانی ای مانده بی من

تو را می سپارم به دل های خسته

.

.

.

پرستو ها چرا پرواز کردید / جدایی را شما آغاز کردید

خوشا آنانکه دلداری ندارند / به عشقو عاشقی کاری ندارند

خداحافظ برای تو  رهایی / برای من فقط درد جدایی

خداحافظ برای تو چه آسان / ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان

خداحافظ

.

.

.

خداحافظ طلوعم / خداحافظ غروبم

خدا حافظ تو ای تنها امیدم / خداحافظ تو ای تنها امیدم . . .

.

.

.

خدانگهدار عزیزم اما نمیشه باورم / توی چشام نگاه نکنی این لحظه های آخرم

آخه چطور دلم بیاد / چشماتو گریون ببینم . . .

.

.

.

میرم ولی این و بدون / چشم انتظارت میشینم

میرم ولی گریه نکن / نذار از عشقت بمیرم

اگر توو اوج بیکسی / با عکست آروم بگیرم . . .


.

.

.

میرم ولی بدون یکی / خیلی تو رو دوست داره

یکی که از دوریه تو / سر به بیابون میزنه

خدانگهدار عزیزم / خدانگهدار عزیزم

دارم میرم از این دیار / اینجا کسی منو نخواست

تو هم منو تنها بذار

.

.

.

ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار / منو از خاطره کم کن ٬ تا ابد خدا نگهدار . . .

.

.

.

می‌روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می‌گذارم با خیالت روزگارم سر شود

خدا حافظ برای همیشه

.

.

.

…پایان راه کاملاً پیداست!

می دهم قابش کنند

کنایه هایت را به رسم یادگاری.

و به همان دیوار میاویزمش!

جای همان دستخط تماشائی . . .

خداحافظ

.

.

.

برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ !

برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ !

تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر …

برو با یک « من» دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ !

.

.

.

قصه به پایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سیاه تو ام که ساده فریبم داد !

قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم

خداحافظ

.

.

.

نمیتونم ببخشمت  / دور شو برو نبینمت

تیکه ای بودی از دلم / گندیدی و بریدمت

خدا حافظ . . .

.

.

.

از تو تنها یک حس مانده با من امشب

که تو را گم بکنم پیش بیهودگی احساسم

آخرین بار، سلام . آخرین بار، خدا حافظ . . .

.

.

.

رفتی اما من پنجره را تا قیامت باز میگذارم مگر یک روز از خم کوچه نمایان شوی

وبرایم دستی تکان دهی . . .

.

.

.

باور کن که نیازی نیست به یاد کسی که نیست

اولش ترسناک ، بعد دردناک ، و بعد آزاد و رها و شاد . . .

فراموش می کنم

خدا حافظ

.

.

.

ای کاش آشنائیها نبود یا به دنبالش جدائی ها نبود

یا مرا با او نمی کردی آشنا یا مرا از او نمی کردی جدا . . .

.

.

.

میشه مثل یه قطره اشک بعضیا رو از چشمت بندازی

ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی اشکی

رو بگیری که با  خدا حافظی بعضی ها از چشمت جاری میشه . . .

.

.

.

گفتی محبت کن برو / باشد خداحافظ ولی

رفتم که تو باور کنی / دارم محبت می کنم . . .

.

.

.

اگه گفتم خداحافظ، نه اینکه رفتنت ساده است

نه اینکه می­شه باور کرد دوباره آخر جاده است

خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها

بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا

.

.

.

از زندگیت بیرون میروم برای همیشه

مثل همیشه عقربه ها نمیزارن حرف بزنم .

خیلی دیره . میدونستم دیر میشه . اینو از همون سلام اول فهمیدم

تا دیر نشده خداحافظ . . .

.

.

.

خدا حافظ گل لادن تموم عاشقا باختند

ببین گریه هام از عشق چه زندونی برام ساختن

خدا حافظ گل پونه گل تنهای بی خونه

لا لایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه

.

.

.

تو این رویای سر در گم خدا حافظ گل گندم

تو هم بازیچه ای بودی تو دست سرد این مردم

خدا حافظ گل پونه که بارونی نمیتونه

طلسم رو بر داره از این پاییز دیوونه

.

.

.

خدا حافظ گل مریم گل مظلوم و پر دردم

نشد با این تن زخمی به آغوش تو بر گردم

نشد تا بغض چشمات رو به خواب قصه بسپارم

از این فصل سکوت و شرم غم بارون رو بردارم

.

.

.

به سرنوشت بیندیش که چگونه تصویر گر جدایی هاست

برمن خرده مگیر چراکه جبر زمانه از آغاز هر زمانه از آغاز هر سلامی بدرود میرسد

خدا حافظ

.

.

.

خدا حافظ
پیام من
کلام من
خدا حافظ تو ای تنها سلام من
خداحافظ طلوع من غروب من
خداحافظ تو ای محبوب خوب من

.

.

.

گفتی خدا حافظ

گفتم نمی خواهی مرا؟ باشد نخواه

اما ای کاش می گفتی چرا؟

.

.

.

از دست دادمت ، به راحتی یک نفس ، به آسانی یک پلک ، سخت ست ؛ ولی انگار باید

بگویم خداحافظ .ای تمام آن چه دارای ام بودی در این روزگار سخت ، خداحافظ .

.

.

.

ببین مرا چه گونه جادو کردی ؟ هنوز هم نمی توانم

آن گونه که بودم ، باشم . هنوز هم نمی توانم – روزها بعد از نبودنت  انسان دیگری

را آنگونه که تو را ساختم  برای خود بسازم

سخت ست  اما خداحافظ

.

.

.

خداحافظ همیشه سخت ترین کلمه است برای بازگفتن… بر لب که بیاید دیگر باید رفت ! … می روی ؟

.

.

.

و من از تو جدا ماندم ولی ای کاش میمردم

برو دیگر که دل از غم رها کردم

خداحافظ…خداحافظ که دیگر بر نمیگردم . . .




فاصله  گرچه دست های ما را از هم جدا کرد

ولی خوشحالم

که جـرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک پلک زدن فاصله از تو تا من / باید بزنیم پلک یا تو یا من

هرچند که گفتند گناه است این کار / اما تو یکی بزن گناهش با من

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.

.

.

باز دست سرنوشت عشقتو تو دلم گذاشت

قصه ای که غصه ای دوباره تو چشام گذاشت

حاصل فاصله هامون غم چشای خیسم بود

حرمت عشق تو بود که رو تنهاییم پا گذاشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

یک طرف خاطره ها ، یک طرف فاصله ها

در همه آوازها حرف آخر زیباست

آخرین حرف تو چیست تا به آن تکیه کنم

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فاصله

مـــرا یک شــب تحمل کن که تا باور کنـی ای دوست ،

چگونـه با جنون خود مـدارا می‌کنم هـر شــب!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که

در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قبول که ما ، دو خط موازی

هیچگاه به همدیگر نمی رسیم

فقط

کمی فاصله را کمتر کن

می خواهم بهتر ببینمت .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری

ولی انگاه همین جا و همین دور و بری

ماه می تابد و انگار تویی می خندی

باد می آید و انگار تویی می گذری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فاصله ها در عین کوتاهی چه بلند خلق شده اند

کجاست دستی که به درازی فاصله ها باشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سکوت سرد فاصله ها تنم را میلرزاند ،

بیاد روزهایی که بودنت را نفهمیدم




 

گاه سکوت یک دوست معجزه میکنه ، و تو می آموزی که همیشه ، بودن در فریاد نیست …

.

.

.

در اوج دل نشاندمت ، در رهگذار زندگی زمانه گر خزان شود ، توئی بهار زندگی . . .

.

.

.

دیرگاهیست که تنها شده ام / قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است / باز هم قسمت غم ها شده ام

دگر آئینه ز من با خبر است / که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم / همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید / تا نبینم که چه تنها شده ام . . .

.

.

.

زندگی پرتو عصر است که در بزم وجود ، به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است . . .

.

.

.

بمون بگو چکار کنم ، دنیا پر از درد و غمه / تموم زندگیم توئی ، تو هم که اخمات تو همه !

.

.

.

همه دنبالت میگردن ، فکر میکنن گم شدی ، بگم تو قلب منی خیالشون راحت بشه !؟

.

.

.

چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند ، تماشای تو زیباست اگر بگذارند

به من عاشق مسکین به حقارت منگر ، دل ما وسعت دریاست اگر بگذارند . . .

.

.

.

بلند ترین شاخه درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم تنهائیست . . .

.

.

.

فریاد من از داغ توست ، اینگونه خاموشم نکن ،

حالا که یادت میکنم ، دیگر فراموشم نکن . . .

.

.

.

در سرای گل فروشان گرچه گل بسیار است ، چون تو گل پیدا نمودن مشکل و دشوار است

.

.

.

هیچ کس تنهائیم را حس نکرد ، برکه طوفانیم را حس نکرد ،

او که سامان غزل هایم از اوست ، بی سر و سامانیم را حس نکرد . . .

.

.

.

ای اشک ، گرم و آرام ببار بر گونه بیمار من ، ای غم ، تو هم لذت ببر از این همه آزار من

.

.

.

عشق یک واژه زلال است ، تو باید باشی ، قلب من زیر سوال است ، تو باید باشی

فال حافظ زدم آن رند غزل خوان هم گفت ، زندگی بی تو محال است ، تو باید باشی . . .

.

.

.

از فراق تو مرا هر نفسی صد آه است ، از تو غافل تیستم ای دوست خدا آگاه است . . .

.

.

.

گوهر دل را نزن بر سنگ هر ناقابلی ، صبر کن پیدا شود گوهر شانس قابلی . . .

.

.

.

شب شکست ، پیمان شکست ، عهدی شکست ، قلبی شکست

از شکست هر شکستی بر دلم آهی نشست . . .

.

.

.

اگه به تو زل نمیزنم ، رازی است که با نگاه فاش میشود . . .

.

.

.

ای کاش زندگی مثل فوتبال بود ، که خوشی را پاس ، جدائی را شوت ،

بی وفائی را فول ، غم را آفساید و محبت را گل میکردیم . . . !




انکه جان داد مرا عشقت بود انچه لرزاند مرا هجرت بود تا که گفتی جانازنده شدم وان بت بتکده ام جسمت بود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنان که عشق من را به بهانه ی عشق دیگر گم کردند !
باشد که این بهانه سایه نفرینی باشد بر خط به خط کتاب زندگیتان.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتی و تا همیشه خمارم گذاشتی پا روی عشق و دارو ندارم گذاشتی نه باورم نمیشه این قصه را که تو یه عمرسر کارم گذاشتی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

از تو آینه ساخته بودم
به چه سادگی شکستی
توی کارت مونده بودم
اما ثابت کردی پستی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شمع می سوزد و پروانه به دورش همه شب . من که می سوزم و پروانه ندارم چه کنم!

یه عالمه اس ام اس عاشقانه جدایی در ادامه مطلب

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

راندی زبرت مرا و خوارم کردی
از درگه خویش برکنارم کردی
چون برگ گلی که درکف باد افتد
بازیچه دست روزگارم کردی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو رفیق نیمه راهی به خدا غرق گناهی

دیگه چاره ای ندارم می دونم در اشتباهی

تو دلم جائی نداری تو محبتی نداشتی

منو از ریشه سوزوندی دلمو تنها گذاشتی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی ببین مرگ مرا در من که مرگ من تماشایی است مرا در اوج می خواستی تماشا کن …… تماشا کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به من و عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
و خیالم می گفت
تا ابد مال تو بود
تو برو. برو تا راحت تر
تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی عشقت تنهات گذاشت … نگران خودت نباش که بدون اون چی کار کنی،شرمنده ی دلت باش که بهت اعتماد کرد !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر غربت

دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ساده بودم که تو را ساده تجسم کردم بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم آشنا با همه پنجره های شهرم چون توراپشت همین پنجره ها گم کردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای آنکه همیشه بیاد تو می سوزم
یاد من کن که همیشه بیاد تو میسوزم
ای اشک آهسته بریز که غمم زیاد است
ای شمع آهسته بسوز که شبم دراز است
صداقت قلب منو تو دیدی باورت نشد
اشکای غم رو گونه هام چکید و باورش نشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نگاهی کرد و دل را در به در کرد / یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد / شکستی خورد و آمد تا بماند/ ولی من رفته بودم او ضرر کرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر چه فکر می‌‌کنم حرفم نمیاید ……. خیالت را گم کرده‌ام یا مسیر عاشقیت را ؟؟؟ شاید هم تو راه قلبم را گم کرده‌ای و در شعر دیگران نشسته ای!!؟؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر کی تورو ازم گرفت الهی بیچاره بشه
روز قیامتکه رسید مجرم و آواره بشه
به آب و آتیش می زنم فکرت نمیره از سرم
می خوام فراموشت کنم
اما بازم عاشق ترم
طفلی دل عاشق من نشد تو رو نگه داره
فقط یادم میاد نوشت چشماتو خیلی دوست داره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قدرمو می دونی یه روز

یادم می افتی شب و روز

صدام تو گوشت می پیچه

مثل یه آهه سینه سوز

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم

ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا

چرا تنهایم گذاشت
در حسرت پرسیدن این سوال هم مانده ام

دیدن تو گرچه از دور واسه من یه جور امیدِ

یه چیزی مثل یه جادو که بهم رهایی می ده

این مهمه که می دونم واسه من چقدر عزیزی

من که جام عشق و دادم چه بنوشی چه بریزی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گر چه رفتی از برم اما فراموشم مکن                         با غمت ای آشنا هر شب هم آغوشم مکن

همچه موج اشک از دریای چشمم پا مکش                 در پی خود چون حبابی خانه بر دوشم مکن

من زموج   اشتیاق    تو  سر   پا   آتشم                                 باز با طوفان بی مهرت خاموشم مکن

جوشد امشب جلوی جادوی چشمانت ز جام                در خیال نرگست ای فتنه مدهوشم مکن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دراین بازار نامردی به دنبال چه میگردی؟ نمی یابی نشان هرگز توازعشق وجوانمردی! بروبگذر از این بازار” ازاین مستی وطنازی ! اگرچون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وفا نکن نه به من نه به دیگری!

دستان وفادارت را به سویم دراز نکن

زیرا سوزش بی وفاییت آزارم می دهد

وفای تو را نمی خواهم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری

دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجری

من سخاوت دیده ام دل را به هر کس می دهم

شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گاه همه چیز ساده اغاز میشود

گاه همه چیز آرام  آغاز میشود

و گاه همه چیز ساده و ارام به پایان میرسد، بی آنکه بدانیم چرا؟

راستی چرا ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند
از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند
از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی
تکرار من در من مگر از من چه می ماند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست .

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حالا که دست هایت چتر نمی شوند
حالا که نگاهت ستاره نمی بارد
حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم
از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، ‌خیس اشک هایم نشود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قانون تو تنهایی من است
و تنهایی من قانون عشق
و عشق ارمغان دلدادگیست
و این سرنوشت سادگیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نازنینم ، هیچ می دانی اکنون که برایت می نویسم همهء وجودم در تمنای دیدارت می سوزد ؟!

هیچ می دانی برای اینکه دوباره بتوانم قامتم را در آینهء چشمانت به تصویر بکشانم،  ثانیه ها را یکی یکی می شمارم ؟!

کاش آن روز بیاید ! ..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می روم افسرده و خسته می روم

جایی که عشق نباشد ، تو نباشی …

می روم نالان و پریشان می روم

جایی که زمین نباشد ، تو نباشی …

می روم خراب و داغان می روم

جایی که هیچ کس و هیچ چیز نباشد ، تو نباشی

و در آخر می روم … برای فرار از تنهایی می روم

این بار نمی دانم کجا … اما خوب می دانم

جایی که خود نباشم ، تو نباشی

آری می روم


مرا هم یاد کن آن شب که من در زیر خاک سرد تنهایم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو بگو وقتی خواب بودم چه کسی مداد رنگیشُ برداشت و فاصله ها رو پٌررنگ کرد ؟؟

.

.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت

آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد

حتی حق آنکه دیگر دوستمان  نداشته باشد

نمی توان از او رنجشی به دل گرفت

بلکه باید تنها از خود رنجید

که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که دوست ما را ترک کند …

و این خود دردی کشنده است …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم…..تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خیلی ها نفرین میکنن … تلافی میکنن… اما نه … نفرین من … الهی اونی که دوستش داری تنهات نذاره … تلافی من …. میرم تا به اون برسی … سره راهت نباشم … راستی … قد من دوست داره …؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود …همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره … آری با تو هستم! با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشمهایم همیشه بارانی است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگه احساسمو کشتی اگه از یاد منو بردی

اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی

بدوون اینو که دل من شده جادو به طلسمت

یکی هست این ور دنیا که تو یادش مونده اسمت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برنگرد،

که بر نمی گردی تو هیچوقت

نمی خواهمم داشته باشمت،نترس

فقط بیا

در خزان خواسته هام

کمی قدم بزن

تا ببینمت

دلم برای راه رفتنت تنگ شده است…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امشب تمام حوصله ام را

در یک کلام کوچک

از تو

خلاصه کردم

ای کاش می شد

یک بار

تنها همین یک بار

تکرار می شد!

تکرار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی دل تنها کالائیست که خدا شکسته ی آن را می خرد

پس چرا من به دست کسی که دلم را شکست بوسه نزنم؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفتی دلم شکستی این دل شکسته بهتر            پوسیده رشته ی عشق از هم گسسته بهتر

من انتقــام دل را هرگــــــز نگیـــــرم از تو              این رفتــه راه ناحــق در خون نشستــــه بهتر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کاش گل بودی تا به تلافی همه ی بدیهایت تو را پرپر میکردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چند روز پیش نشستم خلوتمو کشیدم… دیدم تو خلوته من دیگه جایی نداری…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب شرابی خوردم و مستی مرا در بر گرفت , دوریت آمد به یادم , هستیم آتش گرفت.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قلب من تقدیم به کسی که هر از گاهی یادی از دل خسته ما می کند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ما که همسایه اشکیم ولى با دل تنگ ….. گر لبى خنده کند یاد شما مى افتیم .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست

شکسته باد آن که دلش این چنین می خواست….

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شانه هایم زیر بار غم شکست

شاخه های سبز امیدم شکست

عشق ما در شیشه فرهاد بود

عشق شیرین ریشه اش در باد بود

هیچ کس حرف صداقت را نزد

هیچ کس دل را بر این دریا نزد

یک نفر امروز در چشمم شکست

یک نفر بار سفر بست و گسست

یک نفر با خاطراتم دور شد

یک نفر با قصه ها محشور شد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟ …..

نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی ……

برو بگذر از این بازار ، از این مستی و طنازی …..

اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی....



چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!
واپسین لحظه دیدار ، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ، اگه خوابم اگه بیدار ، تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هنوز نیامده ای خداحافظ ؟ تقصیر تو نیست ، همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم

===========================

ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خداحافظ ای ماه شبهای تارم
خداحافظ ای درد جانسوز جانم
خداحافظ ای عشق روزای خوبم
خداحافظ ای شور و شوق حضورم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آمدی چه زیبا ، گفتم دوستت دارم چه صادقانه ، پذیرفتی چه فریبنده ، نیازمندت شدم چه حقیرانه ، به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه ، واژه غریب خداحافظ به میان آمد چه بی رحمانه ، و من سوختم چه عاشقانه ،

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظ

شکست بال و پرم ، نازنین خداحافظ

دوان به سوی توبودم ، که از جفا تیری

زد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برو باشد ولی من هم خدا و عالمی دارم ، من از دنیا گله مندم که از مهر تو کم دارم ، ببین یک خواهشی دارم مرا در خود کمی حل کن ، نگو رفتم خداحافظ کمی دیگر معطل کن .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیخودی متاسف نباش
تو آمده بودی که بروی اصلا!
تو چه می دانی چه ترسی ست
ترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ
جان شما و خاطره هامان خداحافظ
من میروم بدون تو اما دعایم کن
در اولین تراوش باران خداحافظ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خداحافظ برای تو چه آسان بود
ولی قلب من از این واژه لرزان بود
خداحافظ برای تو رهایی داشت
برای من غم تلخ جدایی داشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

طعم ِ خیس ِ اندوه و اتفاق ِ افتاده

یک … آه ! … خداحافظ یک فاجعه ی ساده

خالی شدم از رویا ، حسی منو از من برد

یه سایه شبیه من ، پشت پنجره پژمرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خدا لعنت کند بر واژه ها حتی خداحافظ !
که یعنی آتشی افتاده در من با خداحافظ !
سکوت افتاده مثل رعشه ای بر استخوانهایم
شبیه موج سرد ساحل دریا خداحافظ




میان دست من و تو هزار فرسنگ است
غریب مانده دلم بی وفا دلم تنگ است
سراغ چشم ترم را چرا نمی گیری
مگر جنس دل نازک تو از سنگ است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بستبه  بی وفایی چون تو دیگر  هرگز اعتماد نخواهم کرد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به خیال کدامین آرزو ، صفای با تو بودن را از ما گرفتی ای بی وفا ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم برای کسی تنگ است که افتاب صداقت را به میهمانی گل های باغ می اورد.و گیسوان بلندش را به ابها می دادو دستهای سپیدش را به باد می بخشید دلم برای کسی تنگ است که همچون کودک معصومی دلش برای دلم سوخت و مهربانی نثار من می کرد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفا پشت این پنجره جز
هیچ بزرگ چیزی نیست
آنقدر ساده گذاشتی که بگریم
که نفهمیدی سیل، توراهم برد
جز هیچ ، هیچ ندارم که بگویم
این آخرین خنده های لاغرم بود
شاید دیگر مرا نبینی !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنچنان رسم وفا مرد که ترسم روزی / لیلی زنده شود یادی ز مجنون نکند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میخوام بهت بگم که بی وفا بودیرفتی عهد و قسمهامون و شکوندیرفتی و چشم من مونده به راه توحالا من بی وفا ترم یا تو
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خدایا هر که با من آشنا شد دو روزی دید و زود از من جدا شد ، نمی دانم از اول بی وفا بود و یا نازش کشیدم بی وفا شد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی فهمید میخوامش ، خندید و رفت
التماس رو تو چشام دید و رفت
با تمام خوبیهام اون بی وفا
رنگ غم تو چشام پاشید و رفت .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کس به امید وفا ترک دل و دین مکند
که چنانم من از این کرده پشیمان که نپرس
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم ، نگاهت را نگیر از من که با آن عالمی دارم ، اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفایی نیست ، وفا آن است که نامت را نهانی زیر لب دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگیست ، ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت میشوند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو که رفتی پریشون شد خیالم ، همه گفتن که من دیوونه حالم ، نمی دونن که این دیوونه در فکر شفا نیست ، که هرچی باشه اما بی وفا نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند ، مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام ای بی وفا ای بی مروت
سلام ای ساز گیتار محبت
سلام کردم نگی تو بی وفایی
وگرنه ما که عاشقیم بی مروت !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پرستوها چرا پرواز کردین ، جدایی را شما آغاز کردین ، جدای بی وفایی قهر و دوری ، همه باشند گناه آشنایی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهم بگو ای بیوفا تا کی باید تنها باشمتا کی باید گریه کنم یا از تو بیخبر باشم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گلرخی ،دار وندارم شده استبیوفا یار ،نگارم شده استسوز هجران وغم غربت یارآفت باغ وبهارم شده است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفا

مانده ام با دوستت دارمی
که پیش از رفتنت گفتی چه کنم
در مشت می فشارمش چون کلید صندوقچه ای
بی آن که با کسی در میان بگذارم
راز گنج گرانبهایم را
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خیالت تخت قلبت  قرص قرص آنچنان ضربه بی وفاییت سهمگین بود که دیگر نای حتی اعتراض هم ندارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفایی واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین ،فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها ،هرگز تبرئه ای نیستآنکه را که را چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زیر سایه ات بانوله شدم ز رسواییخسته ام دگر از خوداین همه شکیباییبا دلم چه ها کردیتو خود جفا هستیبیوفا و نامردیتو شروع یک دردیتو دل مرا بردیدرغروب این قصهدر خیال من مردی..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خداحافظ ای یاد تو تار و پودمخداحافظ ای قبله هر سجودمخداحافظ ای گل، گل پرپر منخداحافظ ای با بی وفا دلبر من …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
روزی که نگاهت دلم را نشانه رفتگویی تمام غصه ها ازین خانه رفتماه از شبم گذشت وبی بهانه رفتبه چشمان خسته ام قسم یار بیوفا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای بیوفا ز داغ تو در دل شــــرر فتادوز دیده اشک غـــم ز محبت ثمر فتادجورم چنان بدل بنـــمودی که قلب منگــردیده پاره پاره و از تن بدر فتاد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرچه ها میکنمگرم نمیشود خاطرمبوی تعفن  خیانت از دهانم میآیدهــــــــــا….خاطر من وخیال تو و بی وفا …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عـاشق شدم تو را  آخر چرا مرا  باور نمیکنی ؟!افتاده زیر پا صد پاره دل چرا بـاور نمی کنی ؟ای آهوی روان   انصاف کن کمی  بر زخم مرهمی!زخمم چو لاله گشت  امّا تو بی وفا باور نمی کنی!






طراح : صـ♥ـدفــ