
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دل عشق پر از رنگ و ریا دوست نداشت
یک لحظه تو را زمن جدا دوست نداشت
ای آیینه دار خلوتم باور کن
اندازه ی من کسی تو را دوست نداشت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گفتی نفرین میکنی ؟
گفتم نه ...فقط از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه....
هنوزم از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه.....
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ما ز یاران چشم یاری داشتیم ، خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با خیالِ تو هنوزم مثه هر روز و همیشه هر شبِ حافظه ی من پرِ تصویر تو میشه...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سكوت دردناكترین پاسخ من به بیرحمی های توست!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم شكسته تر از شیشه های شهر شماست
شكسته باد آن كه دلش این چنین می خواست...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای آنکه به تقریرو بیان دم زنی از عشق...
ما با تو نداریم سخن خیرو سلامت.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلمو شکستی بازم دوبـــاره ه
اما بدون چوبه خدا صدا ندااره ه
تنها آرزوم اینه که یه روزم برسه
چشمای تو مثه ابرااااااا ببــــاره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من منتظرت شدم ولی در نزدی
بر زخم دلم گل معطر نزدی
گفتی كه اگر شود می آیم اما
مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
***********************************
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دیگه بی تو نمی میرم...
توئم با بی کسیت سر کن
تو حقت بدتر از اینه که دل تنگم بمونی...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گفتمش دل می خری؟ پرسید چند؟ گفتمش دل مال تو تنها بخند! خنده کرد و دل زدستانم ربود. تا به خود بازآمدم، او رفته بود! دل زدستش روی خاک افتاده بود! جای پایش روی دل جامانده بود...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خودت رفتی ولی عشقت نرفته... من عاشق تر شدم هفته به هفته
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از تو دلگیرم...از عاشقی سیرم...درسته بی تو میمیرم...ولی ایندفعه میرم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حیف این چشمهام که برای چون توی بی ارزشی اشک ریخت!
و چه ساده دلم که هنوزم دوست داره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از دست رفیقان عقرب صفت دوستی با مار كبری آرزوست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هر کی دلتو شکست صداشو در نیار یه روز دلش می شکنه صداش در میاد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کسی چه می داند شاید، این قدر همدیگر را دوست نمی داشتیم اگر از دور به تماشای روح هم نمی نشستیم . کسی چه می داند اگر آسمان ما را جدا نمی کرد شاید، این قدر به هم نزدیک نبودیم
انکه جان داد مرا عشقت بود انچه
لرزاند مرا هجرت بود تا که گفتی جانازنده شدم وان بت بتکده ام جسمت بود * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * آنان که عشق من را به بهانه ی عشق
دیگر گم کردند ! * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * رفتی و تا همیشه خمارم گذاشتی پا
روی عشق و دارو ندارم گذاشتی نه باورم نمیشه این قصه را که تو یه عمرسر
کارم گذاشتی * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * از تو آینه ساخته بودم * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * شمع می سوزد و پروانه به دورش همه
شب . من که می سوزم و پروانه ندارم چه کنم! یه عالمه اس ام اس عاشقانه جدایی
در ادامه مطلب * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * راندی زبرت مرا و خوارم کردی * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * تو رفیق نیمه راهی به خدا غرق
گناهی دیگه چاره ای ندارم می دونم در
اشتباهی تو دلم جائی نداری تو محبتی نداشتی منو از ریشه سوزوندی دلمو تنها
گذاشتی * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل
تنهایی ببین مرگ مرا در من که مرگ من تماشایی است مرا در اوج می خواستی
تماشا کن …… تماشا کن * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * مطمئن باش و برو * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * وقتی عشقت تنهات گذاشت … نگران
خودت نباش که بدون اون چی کار کنی،شرمنده ی دلت باش که بهت اعتماد کرد ! * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر
غربت دل نهادم به صبوری که جز این چاره
ندارم * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * ساده بودم که تو را ساده تجسم کردم
بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم آشنا با همه پنجره های شهرم چون توراپشت
همین پنجره ها گم کردم * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * ای آنکه همیشه بیاد تو می سوزم * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * نگاهی کرد و دل را در به در کرد /
یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد / شکستی خورد و آمد تا بماند/ ولی من رفته
بودم او ضرر کرد * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * هر چه فکر میکنم حرفم نمیاید …….
خیالت را گم کردهام یا مسیر عاشقیت را ؟؟؟ شاید هم تو راه قلبم را گم
کردهای و در شعر دیگران نشسته ای!!؟؟ * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * هر کی تورو ازم گرفت الهی بیچاره
بشه * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * قدرمو می دونی یه روز یادم می افتی شب و روز صدام تو گوشت می پیچه مثل یه آهه سینه سوز * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز
ماندم ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا چرا تنهایم گذاشت دیدن تو گرچه از دور واسه من یه
جور امیدِ یه چیزی مثل یه جادو که بهم رهایی
می ده این مهمه که می دونم واسه من چقدر
عزیزی من که جام عشق و دادم چه بنوشی چه
بریزی * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * گر چه رفتی از برم اما فراموشم
مکن با غمت ای آشنا هر شب هم آغوشم مکن همچه موج اشک از دریای چشمم پا
مکش در پی خود چون حبابی خانه بر دوشم مکن من زموج اشتیاق تو سر پا
آتشم باز با طوفان بی مهرت خاموشم مکن جوشد امشب جلوی جادوی چشمانت ز
جام در خیال نرگست ای فتنه مدهوشم مکن * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * دراین بازار نامردی به دنبال چه
میگردی؟ نمی یابی نشان هرگز توازعشق وجوانمردی! بروبگذر از این بازار”
ازاین مستی وطنازی ! اگرچون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * وفا نکن نه به من نه به دیگری! دستان وفادارت را به سویم دراز نکن زیرا سوزش بی وفاییت آزارم می دهد وفای تو را نمی خواهم ! * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم
خنجری من سخاوت دیده ام دل را به هر کس
می دهم شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده
ام * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * گاه همه چیز ساده اغاز میشود گاه همه چیز آرام آغاز میشود و گاه همه چیز ساده و ارام به
پایان میرسد، بی آنکه بدانیم چرا؟ راستی چرا ؟ * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * وقتی تو با من نیستی از من چه می
ماند * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * عمیق ترین درد زندگی مردن نیست . بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان
زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * حالا که دست هایت چتر نمی شوند * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * قانون تو تنهایی من است * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * نازنینم ، هیچ می دانی اکنون که
برایت می نویسم همهء وجودم در تمنای دیدارت می سوزد ؟! هیچ می دانی برای اینکه دوباره
بتوانم قامتم را در آینهء چشمانت به تصویر بکشانم، ثانیه ها را یکی یکی می
شمارم ؟! کاش آن روز بیاید ! .. * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * می روم افسرده و خسته می روم جایی که عشق نباشد ، تو نباشی … می روم نالان و پریشان می روم جایی که زمین نباشد ، تو نباشی … می روم خراب و داغان می روم جایی که هیچ کس و هیچ چیز نباشد ،
تو نباشی و در آخر می روم … برای فرار از
تنهایی می روم این بار نمی دانم کجا … اما خوب می
دانم جایی که خود نباشم ، تو نباشی آری می روم مرا هم یاد کن آن شب که من در زیر خاک سرد
تنهایم . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * تو بگو وقتی خواب بودم چه کسی مداد رنگیشُ
برداشت و فاصله ها رو پٌررنگ کرد ؟؟
. . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * از او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد حتی حق آنکه دیگر دوستمان نداشته باشد نمی توان از او رنجشی به دل گرفت بلکه باید تنها از خود رنجید که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که
دوست ما را ترک کند … و این خود دردی کشنده است … * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما
گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم…..تو نیز به من آموختی چگونه
دوست بدارم اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * خیلی ها
نفرین میکنن … تلافی میکنن… اما نه … نفرین من … الهی اونی که دوستش
داری تنهات نذاره … تلافی من …. میرم تا به اون برسی … سره راهت نباشم …
راستی … قد من دوست داره …؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما
افسوس که هیچ کس نبود …همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره … آری
با تو هستم! با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا
چشمهایم همیشه بارانی است * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * اگه احساسمو کشتی اگه از یاد منو بردی اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی بدوون اینو که دل من شده جادو به طلسمت یکی هست این ور دنیا که تو یادش مونده اسمت * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * برنگرد، که بر نمی گردی تو هیچوقت نمی خواهمم داشته باشمت،نترس فقط بیا در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت دلم برای راه رفتنت تنگ شده است… * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * امشب تمام حوصله ام را در یک کلام کوچک از تو خلاصه کردم ای کاش می شد یک بار تنها همین یک بار تکرار می شد! تکرار * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * وقتی دل تنها کالائیست که خدا شکسته ی آن
را می خرد پس چرا من به دست کسی که دلم را شکست بوسه
نزنم؟! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * رفتی دلم شکستی این دل شکسته
بهتر پوسیده رشته ی عشق از هم گسسته بهتر من انتقــام دل را هرگــــــز نگیـــــرم
از تو این رفتــه راه ناحــق در خون نشستــــه بهتر * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * کاش گل بودی تا به تلافی همه ی بدیهایت تو
را پرپر میکردم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * چند روز پیش نشستم خلوتمو کشیدم… دیدم تو
خلوته من دیگه جایی نداری… * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * شب شرابی خوردم و مستی مرا در بر گرفت ,
دوریت آمد به یادم , هستیم آتش گرفت. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * قلب من تقدیم به کسی که هر از گاهی یادی از
دل خسته ما می کند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * ما که همسایه اشکیم ولى با دل تنگ ….. گر
لبى خنده کند یاد شما مى افتیم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست شکسته باد آن که دلش این چنین می خواست…. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * شانه هایم زیر بار غم شکست شاخه های سبز امیدم شکست عشق ما در شیشه فرهاد بود عشق شیرین ریشه اش در باد بود هیچ کس حرف صداقت را نزد هیچ کس دل را بر این دریا نزد یک نفر امروز در چشمم شکست یک نفر بار سفر بست و گسست یک نفر با خاطراتم دور شد یک نفر با قصه ها محشور شد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟
….. نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی
…… برو بگذر از این بازار ، از این مستی و
طنازی ….. اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می
بازی.... چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه
تنهایم ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * هنوز نیامده ای خداحافظ ؟ تقصیر تو نیست ،
همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم =========================== ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * *
خداحافظ ای ماه شبهای تارم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * آمدی چه زیبا ، گفتم دوستت دارم چه
صادقانه ، پذیرفتی چه فریبنده ، نیازمندت شدم چه حقیرانه ، به خاطر یک
کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه ، واژه غریب خداحافظ به میان آمد چه بی
رحمانه ، و من سوختم چه عاشقانه ، * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس
خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * شکست بال و پرم ، نازنین خداحافظ دوان به سوی توبودم ، که از جفا تیری زد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * برو باشد ولی من هم خدا و عالمی دارم ، من
از دنیا گله مندم که از مهر تو کم دارم ، ببین یک خواهشی دارم مرا در خود
کمی حل کن ، نگو رفتم خداحافظ کمی دیگر معطل کن . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * بیخودی متاسف نباش * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * خداحافظ برای تو چه آسان بود * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * طعم ِ خیس ِ اندوه و اتفاق ِ افتاده یک … آه ! … خداحافظ یک فاجعه ی ساده خالی شدم از رویا ، حسی منو از من برد یه سایه شبیه من ، پشت پنجره پژمرد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * خدا لعنت کند بر واژه ها حتی خداحافظ !
باشد که این بهانه سایه نفرینی باشد بر خط به خط کتاب زندگیتان.
به چه سادگی شکستی
توی کارت مونده بودم
اما ثابت کردی پستی
از درگه خویش برکنارم کردی
چون برگ گلی که درکف باد افتد
بازیچه دست روزگارم کردی
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به من و عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
و خیالم می گفت
تا ابد مال تو بود
تو برو. برو تا راحت تر
تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم
یاد من کن که همیشه بیاد تو میسوزم
ای اشک آهسته بریز که غمم زیاد است
ای شمع آهسته بسوز که شبم دراز است
صداقت قلب منو تو دیدی باورت نشد
اشکای غم رو گونه هام چکید و باورش نشد
روز قیامتکه رسید مجرم و آواره بشه
به آب و آتیش می زنم فکرت نمیره از سرم
می خوام فراموشت کنم
اما بازم عاشق ترم
طفلی دل عاشق من نشد تو رو نگه داره
فقط یادم میاد نوشت چشماتو خیلی دوست داره
در حسرت پرسیدن این سوال هم مانده ام
از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند
از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی
تکرار من در من مگر از من چه می ماند
حالا که نگاهت ستاره نمی بارد
حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم
از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، خیس اشک هایم نشود
و تنهایی من قانون عشق
و عشق ارمغان دلدادگیست
و این سرنوشت سادگیست
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!
واپسین لحظه دیدار ، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ، اگه
خوابم اگه بیدار ، تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
خداحافظ ای درد جانسوز جانم
خداحافظ ای عشق روزای خوبم
خداحافظ ای شور و شوق حضورم
شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظ
تو آمده بودی که بروی اصلا!
تو چه می دانی چه ترسی ست
ترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟
جان شما و خاطره هامان خداحافظ
من میروم بدون تو اما دعایم کن
در اولین تراوش باران خداحافظ
ولی قلب من از این واژه لرزان بود
خداحافظ برای تو رهایی داشت
برای من غم تلخ جدایی داشت
که یعنی آتشی افتاده در من با خداحافظ !
سکوت افتاده مثل رعشه ای بر استخوانهایم
شبیه موج سرد ساحل دریا خداحافظ
| طراح : صـ♥ـدفــ |