
دل بستم...
اشتباه نکردم...
دوستش داشتم...
حتی بیشتر از ان...
عاشقش بودم...
عاشقی گناه نیست...
دوست داشتن گناه نیست...
گناه چیز دیگری ست...
گناه نامردی ست...
گناه بی وفایی ست...
من ساده بودم....قبول...
ساده بودم که فکر میکردم همه مثل من صاف و ساده هستند...
اصلا ادم که صاف و ساده و بی ریا نباشد نمیتواند ادعای عاشق بودن داشته باشد...
همین ادم عاشق با همین سادگی اش بیشتر وقتها سرش کلاه میرود...
درست مثل من که یک سال با احساسم بازی شد....
اخر هم همه چیز تقصیر من بود...به همین راحتی...!
عشق که در میان باشد عاشق فقط معشوق را می بیند...
خودش را گم میکند...
من خودم را گم کردم...
معشوق هم مرا گم کرد...
این همه گم شدن به خاطر سادگیست....
چون بلد نبودم گرگ باشم...
عشق و صداقت با هم عجین شده است....
صاف و ساده بودن اخر و عاقبت ندارد...!!
در این دوره و زمانه نان در دورویی و دروغ است...!!
اما عاشق اینچنین نانی از گلویش پایین نمیرود...
ختم کلام...
ساده بودم...
از دنیا سیر سیرم...
چون چوب سادگی را خوردم...
تلخ تلخ تلخ....!
اشتباه نکردم...
دوستش داشتم...
حتی بیشتر از ان...
عاشقش بودم...
عاشقی گناه نیست...
دوست داشتن گناه نیست...
گناه چیز دیگری ست...
گناه نامردی ست...
گناه بی وفایی ست...
من ساده بودم....قبول...
ساده بودم که فکر میکردم همه مثل من صاف و ساده هستند...
اصلا ادم که صاف و ساده و بی ریا نباشد نمیتواند ادعای عاشق بودن داشته باشد...
همین ادم عاشق با همین سادگی اش بیشتر وقتها سرش کلاه میرود...
درست مثل من که یک سال با احساسم بازی شد....
اخر هم همه چیز تقصیر من بود...به همین راحتی...!
عشق که در میان باشد عاشق فقط معشوق را می بیند...
خودش را گم میکند...
من خودم را گم کردم...
معشوق هم مرا گم کرد...
این همه گم شدن به خاطر سادگیست....
چون بلد نبودم گرگ باشم...
عشق و صداقت با هم عجین شده است....
صاف و ساده بودن اخر و عاقبت ندارد...!!
در این دوره و زمانه نان در دورویی و دروغ است...!!
اما عاشق اینچنین نانی از گلویش پایین نمیرود...
ختم کلام...
ساده بودم...
از دنیا سیر سیرم...
چون چوب سادگی را خوردم...
تلخ تلخ تلخ....!
| طراح : صـ♥ـدفــ |